معنی کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع, معنی کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع, معنی lاclcbj kxا[ kcdq، تogdi kbtmu, معنی اصطلاح کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع, معادل کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع, کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع چی میشه؟, کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع یعنی چی؟, کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع synonym, کارکردن مزاج مریض، تخلیه مدفوع definition,